محل تبلیغات شما

 

کد خدا آبادی پایینی!
هوشیار بود و عاقل.
بر امور رسیدگی میکرد و بر مزارع.
اما کد خدا دِه ما!
مجنون شده بود و عاشق!
همه کس میگفتند:
سر پیری و معرکه گیری.
اما من!
روستا ایی که کد خدایش مجنون شده بود و شب ها در کوچه هایش حکایت عشق میکرد و شعر میخواند و بر در و دیوار خانه ها حکاکی دل میکرد و بی خیال از گذر زمانه دل به می بسته بود را
بیشتر دوس میداشتم.
#امیر_حسنوند

پاریس همیشه بیدار نیست!

کد خدا دیر زمانیست که دیوانه شده.

طویله آباد. بع بع آخر.

میکرد ,خدا ,کد ,ها ,دل ,مجنون ,بود و ,میکرد و ,و بر ,کد خدا ,مجنون شده

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها