محل تبلیغات شما



*پاریس همیشه بیدار نیست*
همیشه ذکر لبانش این بود: یک روز از این خراب شده میروم. از این خانه بزرگ و ترسناک با این حوضچه آبی رنگ خالی از آب.
یک روز دیگر توی این کوچه پس کوچه های تنگ و متعفن مرا نمی بینید.
میگفت:به پاریس می روم. پاریس همیشه بیدار است. شب ندارد. خواب ندارد. روز است و روز. میخندد. میرقصد .بازی میکند. پاریس همیشه بیدار است.
نمیدانم تعریف پاریس را از که شنیده بود. لابد از آن پسره چاق مو فرفری که هر وقت با یکدیگر بیرون بودند از ماهواره توی خانه شان می گفت. برای مرتضی از شهر ها و رقص های ن نیمه می گفت. از خنده های مجری که همیشه تلفن جواب میداد و آهنگ درخواستی پخش می کرد. آره. لابد از همان شنیده بود. من هم این ها را از مرتضی می شنیدم. وقتی برایم از پاریس میگفت نیش هایم باز می شدند. بی بی هم همیشه سرش را تکان میداد و میگفت:استغفرالله. خجالت بکش مرتضی. خودت حیا نمی کنی لاقل از خواهرت حیا کن. ببین چطور نیشش باز می شود.
روی تخت بیمارستان بود. ابرو ها و موهایش را تراشیده بودند. اما هرچه را که از او گرفتند نتوانستند پاریس را از او بگیرند. روی صندلی زرد رنگ نشسته بودم و کتاب میخواندم. نگاهش کردم. چشمانش به من بود. داشت لبخند میزد. به سختی حرف زد:
ریحانه، 
من دارم به پاریس می روم. 
خداحافظ.
چشم هایش را بست.

با ماژِیک سیاه رنگ روی تابلو بالای سرش نوشتم:

پاریس همیشه بیدار نیست

#امیر_حسنوند


 

کد خدا آبادی پایینی!
هوشیار بود و عاقل.
بر امور رسیدگی میکرد و بر مزارع.
اما کد خدا دِه ما!
مجنون شده بود و عاشق!
همه کس میگفتند:
سر پیری و معرکه گیری.
اما من!
روستا ایی که کد خدایش مجنون شده بود و شب ها در کوچه هایش حکایت عشق میکرد و شعر میخواند و بر در و دیوار خانه ها حکاکی دل میکرد و بی خیال از گذر زمانه دل به می بسته بود را
بیشتر دوس میداشتم.
#امیر_حسنوند


دم کنکور بود. رییس سازمون سنجش جناب بزغاله زاده یه ریز تو تلوزیون حرف میزد و تبلیغ کتاب متاب میکرد. یه بعبعی هم همیشه میومد از طریق کتاب زیر سه ثانیه تست حل میکرد. اسم پکیجشم بع بع آخر بود. آقام هر وقت یارو بزغاله رو میدید آه میکشید و میگفت تو هیچی نمیشی حیوون. ماهم با جفت چشا تخم مرغیمون زل میزدیم به تلوزیون و از تست حل کردن یارو دهن مهنمون وا میومد. جوری که یه دیقه به خودم میگفتم تو نمیری اگه این بع بع آخر رو داشتم رتبه دو کنکور طویله آباد بودم میتونستم بعد اینکه رفتم پزشکی بزنم تو کار ساخ و ساز.

پاره ای از طویله آباد

امیر حسنوند

به زودی.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خدمات ارزهای دیجیتال هش تومن